فال حافظ روزانه یکشنبه 31 فروردین 1404 ، ویژه متولدین فروردین ، غزل حافظ شماره 306
اگر به کوي تو باشد مرا مجال وصول ، رسد به دولت وصل تو کار من به اصول قرار برده ز من آن دو نرگس رعنا ، فراغ برده ز من آن دو جادوي مکحول چو بر در تو من بي نواي بي زر و زور ، به هيچ باب ندارم ره خروج و دخول کجا روم چه کنم چاره از کجا جويم ، که گشته ام ز غم و جور روزگار ملول من شکسته بدحال زندگي يابم ، در آن زمان که به تيغ غمت شوم مقتول خرابتر ز دل من غم تو جاي نيافت ، که ساخت در دل تنگم قرارگاه نزول دل از جواهر مهرت چو صيقلي دارد ، بود ز زنگ حوادث هر آينه مصقول چه جرم کرده ام اي جان و دل به حضرت تو ، که طاعت من بي دل نمي شود مقبول
به درد عشق بساز و خموش کن حافظ
،
رموز عشق مکن فاش پيش اهل عقول
تعبیر:
زمانی به هدف و مقصود خود می رسی که صداقت و ایمان داشته باشی. اگر امروز روزگار بر وفق مراد نیست، نا امید و مأیوس نباش. آنچه که خیر است برای تو پیش می آید. حوادث و غم های زندگی، همیشگی و ماندنی نیستند و زودگذرند.
فال حافظ روزانه یکشنبه 31 فروردین 1404 ، ویژه متولدین اردیبهشت ، غزل حافظ شماره 43
صحن بستان ذوق بخش و صحبت ياران خوش است ، وقت گل خوش باد کز وي وقت ميخواران خوش است از صبا هر دم مشام جان ما خوش مي شود ، آري آري طيب انفاس هواداران خوش است ناگشوده گل نقاب آهنگ رحلت ساز کرد ، ناله کن بلبل که گلبانگ دل افکاران خوش است مرغ خوشخوان را بشارت باد کاندر راه عشق ، دوست را با ناله شب هاي بيداران خوش است نيست در بازار عالم خوشدلي ور زان که هست ، شيوه رندي و خوش باشي عياران خوش است از زبان سوسن آزاده ام آمد به گوش ، کاندر اين دير کهن کار سبکباران خوش است
حافظا ترک جهان گفتن طريق خوشدليست
،
تا نپنداري که احوال جهان داران خوش است
تعبیر:
دوران سختی به پایان می رسد. از ناملایمات زندگی و سرزنش دیگران هراس نداشته باش. قانع و راضی باش و از پیروزی خود مغرور نشو. با صداقت و صفا زندگی کن.
فال حافظ روزانه یکشنبه 31 فروردین 1404 ، ویژه متولدین خرداد ، غزل حافظ شماره 167
ستاره اي بدرخشيد و ماه مجلس شد ، دل رميده ما را رفيق و مونس شد نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت ، به غمزه مساله آموز صد مدرس شد به بوي او دل بيمار عاشقان چو صبا ، فداي عارض نسرين و چشم نرگس شد به صدر مصطبه ام مي نشاند اکنون دوست ، گداي شهر نگه کن که مير مجلس شد خيال آب خضر بست و جام اسکندر ، به جرعه نوشي سلطان ابوالفوارس شد طربسراي محبت کنون شود معمور ، که طاق ابروي يار منش مهندس شد لب از ترشح مي پاک کن براي خدا ، که خاطرم به هزاران گنه موسوس شد کرشمه تو شرابي به عاشقان پيمود ، که علم بي خبر افتاد و عقل بي حس شد چو زر عزيز وجود است نظم من آري ، قبول دولتيان کيمياي اين مس شد
ز راه ميکده ياران عنان بگردانيد
،
چرا که حافظ از اين راه رفت و مفلس شد
تعبیر:
به زودی به آرزوی خود خواهی رسید. خداوند را سپاسگزار باش. مراقب باش پیروزی، تو را دچار غرور و تکبر ننماید. همچنان با اراده و محکم باش تا پیروزی تو مستدام و پایدار باشد.
فال حافظ روزانه یکشنبه 31 فروردین 1404 ، ویژه متولدین تیر ، غزل حافظ شماره 173
در نمازم خم ابروي تو با ياد آمد ، حالتي رفت که محراب به فرياد آمد از من اکنون طمع صبر و دل و هوش مدار ، کان تحمل که تو ديدي همه بر باد آمد باده صافي شد و مرغان چمن مست شدند ، موسم عاشقي و کار به بنياد آمد بوي بهبود ز اوضاع جهان مي شنوم ، شادي آورد گل و باد صبا شاد آمد اي عروس هنر از بخت شکايت منما ، حجله حسن بياراي که داماد آمد دلفريبان نباتي همه زيور بستند ، دلبر ماست که با حسن خداداد آمد زير بارند درختان که تعلق دارند ، اي خوشا سرو که از بار غم آزاد آمد
مطرب از گفته حافظ غزلي نغز بخوان
،
تا بگويم که ز عهد طربم ياد آمد
تعبیر:
امروز بخت و اقبال با تو است. دنیا روی خوش خود را به تو نشان می دهد. آن را غنیمت بدان. صبر و تحمل تو، نتیجه ی خوبی به بار می آورد. خدا را شاکر باش.
فال حافظ روزانه یکشنبه 31 فروردین 1404 ، ویژه متولدین مرداد ، غزل حافظ شماره 126
جان بي جمال جانان ميل جهان ندارد ، هر کس که اين ندارد حقا که آن ندارد با هيچ کس نشاني زان دلستان نديدم ، يا من خبر ندارم يا او نشان ندارد هر شبنمي در اين ره صد بحر آتشين است ، دردا که اين معما شرح و بيان ندارد سرمنزل فراغت نتوان ز دست دادن ، اي ساروان فروکش کاين ره کران ندارد چنگ خميده قامت مي خواندت به عشرت ، بشنو که پند پيران هيچت زيان ندارد اي دل طريق رندي از محتسب بياموز ، مست است و در حق او کس اين گمان ندارد احوال گنج قارون کايام داد بر باد ، در گوش دل فروخوان تا زر نهان ندارد گر خود رقيب شمع است اسرار از او بپوشان ، کان شوخ سربريده بند زبان ندارد
کس در جهان ندارد يک بنده همچو حافظ
،
زيرا که چون تو شاهي کس در جهان ندارد
تعبیر:
زندگی را زیاد سخت نگیر. فکر کردن به آرزوهای محال زندگی ات را سخت و دشوار می سازد. آسایش زندگی را از دست نده. هر کسی را محرم اسرار خود قرار نده تا دچار دردسر و مشکل نشوی. خوب و بد زندگی زودگذر است.
فال حافظ روزانه یکشنبه 31 فروردین 1404 ، ویژه متولدین شهریور ، غزل حافظ شماره 170
زاهد خلوت نشين دوش به ميخانه شد ، از سر پيمان برفت با سر پيمانه شد صوفي مجلس که دي جام و قدح مي شکست ، باز به يک جرعه مي عاقل و فرزانه شد شاهد عهد شباب آمده بودش به خواب ، باز به پيرانه سر عاشق و ديوانه شد مغبچه اي مي گذشت راه زن دين و دل ، در پي آن آشنا از همه بيگانه شد آتش رخسار گل خرمن بلبل بسوخت ، چهره خندان شمع آفت پروانه شد گريه شام و سحر شکر که ضايع نگشت ، قطره باران ما گوهر يک دانه شد نرگس ساقي بخواند آيت افسونگري ، حلقه اوراد ما مجلس افسانه شد
منزل حافظ کنون بارگه پادشاست
،
دل بر دلدار رفت جان بر جانانه شد
تعبیر:
دعاهای تو مستجاب می شود. به آرزوهایت می رسی و به هدف و مقصود خود دست می یابی. عزیزی را که سال ها از تو دور بوده، دوباره خواهی دید. کارها بر وفق مراد تو می شود.
فال حافظ روزانه یکشنبه 31 فروردین 1404 ، ویژه متولدین مهر ، غزل حافظ شماره 95
مدامم مست مي دارد نسيم جعد گيسويت ، خرابم مي کند هر دم فريب چشم جادويت پس از چندين شکيبايي شبي يا رب توان ديدن ، که شمع ديده افروزيم در محراب ابرويت سواد لوح بينش را عزيز از بهر آن دارم ، که جان را نسخه اي باشد ز لوح خال هندويت تو گر خواهي که جاويدان جهان يک سر بيارايي ، صبا را گو که بردارد زماني برقع از رويت و گر رسم فنا خواهي که از عالم براندازي ، برافشان تا فروريزد هزاران جان ز هر مويت من و باد صبا مسکين دو سرگردان بي حاصل ، من از افسون چشمت مست و او از بوي گيسويت
زهي همت که حافظ راست از دنيي و از عقبي
،
نيايد هيچ در چشمش بجز خاک سر کويت
تعبیر:
اراده ات بسیار قوی است و با آن می توانی دنیا را زیر و رو کنی. همه چیز را زیبا می بینی و از این دید خود راضی هم هستی. زیبایی ها آنقدر تو را مست کرده که به خزان فکر نمی کنی. گاهی خود را مثل باد سبک می دانی و دلت می خواهد همراه آن سرگردان باشی ولی این خیالات برایت ثمری ندارد پس اراده ی قوی خویش را به کار برده، دنیا و آخرت خود را بساز.
فال حافظ روزانه یکشنبه 31 فروردین 1404 ، ویژه متولدین آبان ، غزل حافظ شماره 73
روشن از پرتو رويت نظري نيست که نيست ، منت خاک درت بر بصري نيست که نيست ناظر روي تو صاحب نظرانند آري ، سر گيسوي تو در هيچ سري نيست که نيست اشک غماز من ار سرخ برآمد چه عجب ، خجل از کرده خود پرده دري نيست که نيست تا به دامن ننشيند ز نسيمش گردي ، سيل خيز از نظرم رهگذري نيست که نيست تا دم از شام سر زلف تو هر جا نزنند ، با صبا گفت و شنيدم سحري نيست که نيست من از اين طالع شوريده برنجم ور ني ، بهره مند از سر کويت دگري نيست که نيست از حياي لب شيرين تو اي چشمه نوش ، غرق آب و عرق اکنون شکري نيست که نيست مصلحت نيست که از پرده برون افتد راز ، ور نه در مجلس رندان خبري نيست که نيست شير در باديه عشق تو روباه شود ، آه از اين راه که در وي خطري نيست که نيست آب چشمم که بر او منت خاک در توست ، زير صد منت او خاک دري نيست که نيست از وجودم قدري نام و نشان هست که هست ، ور نه از ضعف در آن جا اثري نيست که نيست
غير از اين نکته که حافظ ز تو ناخشنود است
،
در سراپاي وجودت هنري نيست که نيست
تعبیر:
رنج و مصیبتی که گرفتار آنی، نتیجه ی اعمال خودت است و پشیمانی سودی ندارد. با امید به آینده کارها برای تو آسان خواهد شد. به تجربه ها و عقل خود اتکا داشته باش و به تواناییهای خود اعتماد کن.
فال حافظ روزانه یکشنبه 31 فروردین 1404 ، ویژه متولدین آذر ، غزل حافظ شماره 60
آن پيک نامور که رسيد از ديار دوست ، آورد حرز جان ز خط مشکبار دوست خوش مي دهد نشان جلال و جمال يار ، خوش مي کند حکايت عز و وقار دوست دل دادمش به مژده و خجلت همي برم ، زين نقد قلب خويش که کردم نثار دوست شکر خدا که از مدد بخت کارساز ، بر حسب آرزوست همه کار و بار دوست سير سپهر و دور قمر را چه اختيار ، در گردشند بر حسب اختيار دوست گر باد فتنه هر دو جهان را به هم زند ، ما و چراغ چشم و ره انتظار دوست کحل الجواهري به من آر اي نسيم صبح ، زان خاک نيکبخت که شد رهگذار دوست ماييم و آستانه عشق و سر نياز ، تا خواب خوش که را برد اندر کنار دوست
دشمن به قصد حافظ اگر دم زند چه باک
،
منت خداي را که نيم شرمسار دوست
تعبیر:
زندگی بر وفق مراد و آرزویت می چرخد. خبر های خوشی را خواهی شنید که زندگی تو را دگرگون می کند. از طعنه ی دشمن بیمی به دل راه نده.
فال حافظ روزانه یکشنبه 31 فروردین 1404 ، ویژه متولدین دی ، غزل حافظ شماره 143
سال ها دل طلب جام جم از ما مي کرد ، وان چه خود داشت ز بيگانه تمنا مي کرد گوهري کز صدف کون و مکان بيرون است ، طلب از گمشدگان لب دريا مي کرد مشکل خويش بر پير مغان بردم دوش ، کو به تاييد نظر حل معما مي کرد ديدمش خرم و خندان قدح باده به دست ، و اندر آن آينه صد گونه تماشا مي کرد گفتم اين جام جهان بين به تو کي داد حکيم ، گفت آن روز که اين گنبد مينا مي کرد بي دلي در همه احوال خدا با او بود ، او نمي ديدش و از دور خدا را مي کرد اين همه شعبده خويش که مي کرد اين جا ، سامري پيش عصا و يد بيضا مي کرد گفت آن يار کز او گشت سر دار بلند ، جرمش اين بود که اسرار هويدا مي کرد فيض روح القدس ار باز مدد فرمايد ، ديگران هم بکنند آن چه مسيحا مي کرد
گفتمش سلسله زلف بتان از پي چيست
،
گفت حافظ گله اي از دل شيدا مي کرد
تعبیر:
همه چیز به سعی و اراده خودت بستگی دارد. همت و تلاش را با توکل به خداوند همراه کن تا به مقصود برسی. هدف دور نیست اما رسیدن به آن به میزان اراده و تلاش خودت بستگی دارد.
فال حافظ روزانه یکشنبه 31 فروردین 1404 ، ویژه متولدین بهمن ، غزل حافظ شماره 297
زبان خامه ندارد سر بيان فراق ، وگرنه شرح دهم با تو داستان فراق دريغ مدت عمرم که بر اميد وصال ، به سر رسيد و نيامد به سر زمان فراق سري که بر سر گردون به فخر مي سودم ، به راستان که نهادم بر آستان فراق چگونه باز کنم بال در هواي وصال ، که ريخت مرغ دلم پر در آشيان فراق کنون چه چاره که در بحر غم به گردابي ، فتاد زورق صبرم ز بادبان فراق بسي نماند که کشتي عمر غرقه شود ، ز موج شوق تو در بحر بي کران فراق اگر به دست من افتد فراق را بکشم ، که روز هجر سيه باد و خان و مان فراق رفيق خيل خياليم و همنشين شکيب ، قرين آتش هجران و هم قران فراق چگونه دعوي وصلت کنم به جان که شده ست ، تنم وکيل قضا و دلم ضمان فراق ز سوز شوق دلم شد کباب دور از يار ، مدام خون جگر مي خورم ز خوان فراق فلک چو ديد سرم را اسير چنبر عشق ، ببست گردن صبرم به ريسمان فراق
به پاي شوق گر اين ره به سر شدي حافظ
،
به دست هجر ندادي کسي عنان فراق
تعبیر:
با وجود تمام سختی ها و ناکامی ها، امید خود را از دست نده. اگر به هدف و مقصود خود ایمان داری، صبور و شکیبا باش. همه ی غم ها و ناکامی ها پایانی جز شادی و وصال ندارند. امید داشته باش.
فال حافظ روزانه یکشنبه 31 فروردین 1404 ، ویژه متولدین اسفند ، غزل حافظ شماره 459
زين خوش رقم که بر گل رخسار مي کشي ، خط بر صحيفه گل و گلزار مي کشي اشک حرم نشين نهانخانه مرا ، زان سوي هفت پرده به بازار مي کشي کاهل روي چو باد صبا را به بوي زلف ، هر دم به قيد سلسله در کار مي کشي هر دم به ياد آن لب ميگون و چشم مست ، از خلوتم به خانه خمار مي کشي گفتي سر تو بسته فتراک ما شود ، سهل است اگر تو زحمت اين بار مي کشي با چشم و ابروي تو چه تدبير دل کنم ، وه زين کمان که بر من بيمار مي کشي بازآ که چشم بد ز رخت دفع مي کند ، اي تازه گل که دامن از اين خار مي کشي
حافظ دگر چه مي طلبي از نعيم دهر
،
مي مي خوري و طره دلدار مي کشي
تعبیر:
بدون تحمل رنج و زحمت، هیچ چیز بدست نمی آید. در سایه ی سعی و تلاش، به هدف خود می رسی. بهتر است از دوستان خیرخواه کمک بطلبی تا به کمک آن ها به هدف خود نائل شوی. به زودی به نتیجه می رسی.