فال حافظ روزانه سه شنبه 22 آبان 1403 ، ویژه متولدین فروردین ، غزل حافظ شماره 37
بيا که قصر امل سخت سست بنيادست ، بيار باده که بنياد عمر بر بادست غلام همت آنم که زير چرخ کبود ، ز هر چه رنگ تعلق پذيرد آزادست چه گويمت که به ميخانه دوش مست و خراب ، سروش عالم غيبم چه مژده ها دادست که اي بلندنظر شاهباز سدره نشين ، نشيمن تو نه اين کنج محنت آبادست تو را ز کنگره عرش مي زنند صفير ، ندانمت که در اين دامگه چه افتادست نصيحتي کنمت ياد گير و در عمل آر ، که اين حديث ز پير طريقتم يادست غم جهان مخور و پند من مبر از ياد ، که اين لطيفه عشقم ز ره روي يادست رضا به داده بده وز جبين گره بگشاي ، که بر من و تو در اختيار نگشادست مجو درستي عهد از جهان سست نهاد ، که اين عجوز عروس هزاردامادست نشان عهد و وفا نيست در تبسم گل ، بنال بلبل بي دل که جاي فريادست
حسد چه مي بري اي سست نظم بر حافظ
،
قبول خاطر و لطف سخن خدادادست
تعبیر:
آرزوهای دست نیافتنی و دور و دراز تو را دچار دردسر خواهد کرد. انسانی آزاد و رها باش و خود را از قید تعلقات دنیوی رها کن زیرا نعمت و شادی دنیا زودگذر است و همیشگی نیست. در زندگی میانه رو و قانع باش تا از آن لذت ببری.
فال حافظ روزانه سه شنبه 22 آبان 1403 ، ویژه متولدین اردیبهشت ، غزل حافظ شماره 89
يا رب سببي ساز که يارم به سلامت ، بازآيد و برهاندم از بند ملامت خاک ره آن يار سفرکرده بياريد ، تا چشم جهان بين کنمش جاي اقامت فرياد که از شش جهتم راه ببستند ، آن خال و خط و زلف و رخ و عارض و قامت امروز که در دست توام مرحمتي کن ، فردا که شوم خاک چه سود اشک ندامت اي آن که به تقرير و بيان دم زني از عشق ، ما با تو نداريم سخن خير و سلامت درويش مکن ناله ز شمشير احبا ، کاين طايفه از کشته ستانند غرامت در خرقه زن آتش که خم ابروي ساقي ، بر مي شکند گوشه محراب امامت حاشا که من از جور و جفاي تو بنالم ، بيداد لطيفان همه لطف است و کرامت
کوته نکند بحث سر زلف تو حافظ
،
پيوسته شد اين سلسله تا روز قيامت
تعبیر:
از گرفتاری هایی که به تو روی آورده نگران و مأیوس نباش. سعی کن تا خود را از چنگ گرفتاریها برهانی. با دست روی دست گذاشتن به هیچ جا نمی رسی.
فال حافظ روزانه سه شنبه 22 آبان 1403 ، ویژه متولدین خرداد ، غزل حافظ شماره 6
به ملازمان سلطان که رساند اين دعا را ، که به شکر پادشاهي ز نظر مران گدا را ز رقيب ديوسيرت به خداي خود پناهم ، مگر آن شهاب ثاقب مددي دهد خدا را مژه سياهت ار کرد به خون ما اشارت ، ز فريب او بينديش و غلط مکن نگارا دل عالمي بسوزي چو عذار برفروزي ، تو از اين چه سود داري که نمي کني مدارا همه شب در اين اميدم که نسيم صبحگاهي ، به پيام آشنايان بنوازد آشنا را چه قيامت است جانا که به عاشقان نمودي ، دل و جان فداي رويت بنما عذار ما را
به خدا که جرعه اي ده تو به حافظ سحرخيز
،
که دعاي صبحگاهي اثري کند شما را
تعبیر:
هرکس به اندازه سعی خود به نتیجه دست می یابد و تو نیز هر چه تلاش بیشتری به خرج دهی توفیق بیشتری کسب خواهی کرد چنانکه بهشت را جز به سعی و تلاش نمی دهند.
فال حافظ روزانه سه شنبه 22 آبان 1403 ، ویژه متولدین تیر ، غزل حافظ شماره 305
به وقت گل شدم از توبه شراب خجل ، که کس مباد ز کردار ناصواب خجل صلاح ما همه دام ره است و من زين بحث ، نيم ز شاهد و ساقي به هيچ باب خجل بود که يار نرنجد ز ما به خلق کريم ، که از سوال ملوليم و از جواب خجل ز خون که رفت شب دوش از سراچه چشم ، شديم در نظر ره روان خواب خجل رواست نرگس مست ار فکند سر در پيش ، که شد ز شيوه آن چشم پرعتاب خجل تويي که خوبتري ز آفتاب و شکر خدا ، که نيستم ز تو در روي آفتاب خجل
حجاب ظلمت از آن بست آب خضر که گشت
،
ز شعر حافظ و آن طبع همچو آب خجل
تعبیر:
اعتماد به نفس داشته باش و شک و دو دلی را از خود دور کن. هر لحظه تصمیم عجولانه نگیر. با دوستان خیراندیش مشورت کن تا بتوانی بهتر تصمیم بگیری.
فال حافظ روزانه سه شنبه 22 آبان 1403 ، ویژه متولدین مرداد ، غزل حافظ شماره 345
بي تو اي سرو روان با گل و گلشن چه کنم ، زلف سنبل چه کشم عارض سوسن چه کنم آه کز طعنه بدخواه نديدم رويت ، نيست چون آينه ام روي ز آهن چه کنم برو اي ناصح و بر دردکشان خرده مگير ، کارفرماي قدر مي کند اين من چه کنم برق غيرت چو چنين مي جهد از مکمن غيب ، تو بفرما که من سوخته خرمن چه کنم شاه ترکان چو پسنديد و به چاهم انداخت ، دستگير ار نشود لطف تهمتن چه کنم مددي گر به چراغي نکند آتش طور ، چاره تيره شب وادي ايمن چه کنم
حافظا خلد برين خانه موروث من است
،
اندر اين منزل ويرانه نشيمن چه کنم
تعبیر:
خود را مأیوس و افسرده می بینی و از بدخواهی دشمن شکوه و شکایت داری. خود را نباز و دل به تقدیر بسپار. هر چه خیر است پیش می آید. به خدا توکل کن و با دوستان دانا مشورت کن تا راه چاره ای پیدا شود.
فال حافظ روزانه سه شنبه 22 آبان 1403 ، ویژه متولدین شهریور ، غزل حافظ شماره 361
آن که پامال جفا کرد چو خاک راهم ، خاک مي بوسم و عذر قدمش مي خواهم من نه آنم که ز جور تو بنالم حاشا ، بنده معتقد و چاکر دولتخواهم بسته ام در خم گيسوي تو اميد دراز ، آن مبادا که کند دست طلب کوتاهم ذره خاکم و در کوي توام جاي خوش است ، ترسم اي دوست که بادي ببرد ناگاهم پير ميخانه سحر جام جهان بينم داد ، و اندر آن آينه از حسن تو کرد آگاهم صوفي صومعه عالم قدسم ليکن ، حاليا دير مغان است حوالتگاهم با من راه نشين خيز و سوي ميکده آي ، تا در آن حلقه ببيني که چه صاحب جاهم مست بگذشتي و از حافظت انديشه نبود ، آه اگر دامن حسن تو بگيرد آهم
خوشم آمد که سحر خسرو خاور مي گفت
،
با همه پادشهي بنده تورانشاهم
تعبیر:
تو شخص با اراده و مقاومی هستی و با اندک سختی و ناملایمت، متزلزل نمی شوی. راه تو درست است و با سعادت و نیکبختی قرین است. در زندگی موفق خواهی شد. با رفتار ملایم و دوستانه بر اطرافیانت تأثیر بگذار.
فال حافظ روزانه سه شنبه 22 آبان 1403 ، ویژه متولدین مهر ، غزل حافظ شماره 490
در همه دير مغان نيست چو من شيدايي ، خرقه جايي گرو باده و دفتر جايي دل که آيينه شاهيست غباري دارد ، از خدا مي طلبم صحبت روشن رايي کرده ام توبه به دست صنم باده فروش ، که دگر مي نخورم بي رخ بزم آرايي نرگس ار لاف زد از شيوه چشم تو مرنج ، نروند اهل نظر از پي نابينايي شرح اين قصه مگر شمع برآرد به زبان ، ور نه پروانه ندارد به سخن پروايي جوي ها بسته ام از ديده به دامان که مگر ، در کنارم بنشانند سهي بالايي کشتي باده بياور که مرا بي رخ دوست ، گشت هر گوشه چشم از غم دل دريايي سخن غير مگو با من معشوقه پرست ، کز وي و جام مي ام نيست به کس پروايي اين حديثم چه خوش آمد که سحرگه مي گفت ، بر در ميکده اي با دف و ني ترسايي
گر مسلماني از اين است که حافظ دارد
،
آه اگر از پي امروز بود فردايي
تعبیر:
از رنج ها و مشکلات، در غم و اندوهی. غم و غصه و حسرت کشیدن نمی تواند چاره ی مشکلات تو باشد. بهتر است دامن همت به کمر بزنی و با نیروی اراده و سعی خود مشکلات را حل کنی. دوستان خود را بشناس و در انتخاب آنها دقت کن.
فال حافظ روزانه سه شنبه 22 آبان 1403 ، ویژه متولدین آبان ، غزل حافظ شماره 23
خيال روي تو در هر طريق همره ماست ، نسيم موي تو پيوند جان آگه ماست به رغم مدعياني که منع عشق کنند ، جمال چهره تو حجت موجه ماست ببين که سيب زنخدان تو چه مي گويد ، هزار يوسف مصري فتاده در چه ماست اگر به زلف دراز تو دست ما نرسد ، گناه بخت پريشان و دست کوته ماست به حاجب در خلوت سراي خاص بگو ، فلان ز گوشه نشينان خاک درگه ماست به صورت از نظر ما اگر چه محجوب است ، هميشه در نظر خاطر مرفه ماست
اگر به سالي حافظ دري زند بگشاي
،
که سال هاست که مشتاق روي چون مه ماست
تعبیر:
گرفتار غم و اندوهی و از آن به سادگی رها نخواهی شد. امیدوار باش. سعی و کوشش کن. سهل انگاری را رها کن. این گره به دست خودت باز می شود.
فال حافظ روزانه سه شنبه 22 آبان 1403 ، ویژه متولدین آذر ، غزل حافظ شماره 325
گر دست دهد خاک کف پاي نگارم ، بر لوح بصر خط غباري بنگارم بر بوي کنار تو شدم غرق و اميد است ، از موج سرشکم که رساند به کنارم پروانه او گر رسدم در طلب جان ، چون شمع همان دم به دمي جان بسپارم امروز مکش سر ز وفاي من و انديش ، زان شب که من از غم به دعا دست برآرم زلفين سياه تو به دلداري عشاق ، دادند قراري و ببردند قرارم اي باد از آن باده نسيمي به من آور ، کان بوي شفابخش بود دفع خمارم گر قلب دلم را ننهد دوست عياري ، من نقد روان در دمش از ديده شمارم دامن مفشان از من خاکي که پس از من ، زين در نتواند که برد باد غبارم
حافظ لب لعلش چو مرا جان عزيز است
،
عمري بود آن لحظه که جان را به لب آرم
تعبیر:
دوران هجر کم کم به سر خواهد آمد و به آرزوی خود می رسی. اعتماد دوستان را با رفتار بی ریای خود جلب کن. اعتماد به نفس داشته باش تا شاهد موفقیت را در آغوش گیری.
فال حافظ روزانه سه شنبه 22 آبان 1403 ، ویژه متولدین دی ، غزل حافظ شماره 406
گفتا برون شدي به تماشاي ماه نو ، از ماه ابروان منت شرم باد رو عمريست تا دلت ز اسيران زلف ماست ، غافل ز حفظ جانب ياران خود مشو مفروش عطر عقل به هندوي زلف ما ، کان جا هزار نافه مشکين به نيم جو تخم وفا و مهر در اين کهنه کشته زار ، آن گه عيان شود که بود موسم درو ساقي بيار باده که رمزي بگويمت ، از سر اختران کهن سير و ماه نو شکل هلال هر سر مه مي دهد نشان ، از افسر سيامک و ترک کلاه زو
حافظ جناب پير مغان مامن وفاست
،
درس حديث عشق بر او خوان و ز او شنو
تعبیر:
در تصمیم گیری عجول و شتابزده مباش. کاری نکن که بعدها موجب ندامت و پشیمانی شود. دوستان واقعی را بشناس و با آنان مهربان و وفادار باش. روزگار در گذر است و ارزش ندارد که به خاطر مسائل کوچک و حقیر زندگی خود و دیگران را به مخاطره بیندازی.
فال حافظ روزانه سه شنبه 22 آبان 1403 ، ویژه متولدین بهمن ، غزل حافظ شماره 352
روزگاري شد که در ميخانه خدمت مي کنم ، در لباس فقر کار اهل دولت مي کنم تا کي اندر دام وصل آرم تذروي خوش خرام ، در کمينم و انتظار وقت فرصت مي کنم واعظ ما بوي حق نشنيد بشنو کاين سخن ، در حضورش نيز مي گويم نه غيبت مي کنم با صبا افتان و خيزان مي روم تا کوي دوست ، و از رفيقان ره استمداد همت مي کنم خاک کويت زحمت ما برنتابد بيش از اين ، لطف ها کردي بتا تخفيف زحمت مي کنم زلف دلبر دام راه و غمزه اش تير بلاست ، ياد دار اي دل که چندينت نصيحت مي کنم ديده بدبين بپوشان اي کريم عيب پوش ، زين دليري ها که من در کنج خلوت مي کنم
حافظم در مجلسي دردي کشم در محفلي
،
بنگر اين شوخي که چون با خلق صنعت مي کنم
تعبیر:
مراقب اطرافیان خود باش تا گمراه نشوی. در هر کاری که شروع می کنی با عقل و اندیشه عمل کن تا به نتیجه ی مطلوب برسی. دوستان خود را بشناس تا بتوانی به موقع از آنها استمداد جویی.
فال حافظ روزانه سه شنبه 22 آبان 1403 ، ویژه متولدین اسفند ، غزل حافظ شماره 16
خمي که ابروي شوخ تو در کمان انداخت ، به قصد جان من زار ناتوان انداخت نبود نقش دو عالم که رنگ الفت بود ، زمانه طرح محبت نه اين زمان انداخت به يک کرشمه که نرگس به خودفروشي کرد ، فريب چشم تو صد فتنه در جهان انداخت شراب خورده و خوي کرده مي روي به چمن ، که آب روي تو آتش در ارغوان انداخت به بزمگاه چمن دوش مست بگذشتم ، چو از دهان توام غنچه در گمان انداخت بنفشه طره مفتول خود گره مي زد ، صبا حکايت زلف تو در ميان انداخت ز شرم آن که به روي تو نسبتش کردم ، سمن به دست صبا خاک در دهان انداخت من از ورع مي و مطرب نديدمي زين پيش ، هواي مغبچگانم در اين و آن انداخت کنون به آب مي لعل خرقه مي شويم ، نصيبه ازل از خود نمي توان انداخت مگر گشايش حافظ در اين خرابي بود ، که بخشش ازلش در مي مغان انداخت
جهان به کام من اکنون شود که دور زمان
،
مرا به بندگي خواجه جهان انداخت
تعبیر:
از روزگار و سرنوشت خود شکایت می کنی اما غم نخور. روزگار همیشه به یک منوال نمی چرخد.